10 شخصیت پیکسار که به فیلم های اسپین‌آف خود نیاز دارند

10 شخصیت پیکسار که به فیلم های اسپین‌آف خود نیاز دارند

در طول سال‌ها، پیکسار شخصیت‌های به‌یادماندنی بسیاری را خلق کرده است، از زمان تأسیس خود در سال 1995، با شخصیت‌هایی مانند وودی از داستان اسباب‌بازی. تقریباً هر قهرمان اصلی فیلم‌های پیکسار توانسته قلب میلیون‌ها طرفدار در سراسر جهان را تسخیر کند، اما برخی از شخصیت‌های فرعی آن نیز به همان اندازه محبوب شده‌اند. برخی از این شخصیت‌های فرعی دوست‌داشتنی یا مکرراً در فیلم‌ها ظاهر شده‌اند یا نقش‌های کوچکی داشته‌اند، اما تأثیرشان به قدری بوده که همچنان در ذهن مخاطبان باقی مانده‌اند و در مگارنو قرار است 10 شخصیت از دنیای پیکسار را معرفی کنیم که شایسته‌ی یک فیلم اسپین‌آف هستند!

همان‌طور که سریال Dream Productions و Buzz Lightyear of Star Command ثابت کرده‌اند، استودیوی پیکسار توانایی خلق سریال‌های اسپین‌آف جذاب حول شخصیت‌های فرعی را دارد. بااین‌حال، تمام فیلم‌های این استودیو یا اورجینال هستند یا دنباله‌ای بر فیلم‌های قبلی، و به‌جز Finding Dory، به‌ندرت پتانسیل ساخت اسپین‌آف برای شخصیت‌هایی که قهرمان اصلی نیستند را بررسی کرده است.

برخی از این شخصیت‌های فرعی نمادین در دنیای پیکسار شایستگی داشتن اسپین‌آف‌های مخصوص خود، حتی در قالب فیلم‌های سینمایی بزرگ را دارند، زیرا با وجود زمان حضور محدودشان روی پرده، توانسته‌اند دل مخاطبان را به دست آورند.

رایانه‌ی (WALL-E) Axiom

WALL-E

هر شخصیت در WALL-E می‌تواند اسپین‌آف مخصوص به خودش را داشته باشد تا داستانش را قبل از ملاقات با شخصیت اصلی روایت کند. دنیای آخرالزمانی و توسعه‌یافته‌ی این فیلم حس زنده و واقعی دارد و پر از شخصیت‌های خسته و فرسوده‌ای است که بیشترشان لوازم خانگی از کار افتاده هستند. هرکدام از آن‌ها قطعاً گذشته‌ی جالبی دارند، اما در فیلم اصلی کمتر به آن پرداخته شده است.

بسیاری از این ربات‌ها در واقع نمونه‌های آزمایشی ردشده‌ای بودند که از ابتدا سوار بر سفینه‌ی Axiom شدند. بنابراین، داستان آن‌ها می‌تواند به دوران ساخت و پرتاب Axiom بپردازد و همچنین نشان دهد که چطور این سفینه به مکانی تبدیل شد که در آن انسان‌ها تحت کنترل ربات‌ها قرار گرفتند.

بااین‌حال، جالب‌ترین شخصیت در میان آن‌ها سیستم رایانه‌ای سفینه Axiom است که به نظر می‌رسد همه چیز را کنترل می‌کند. بااین‌حال، خلبان خودکار سفینه، AUTO، به‌تدریج قدرت را در دست گرفت و دیگر ربات‌ها را در مأموریتی هدایت کرد که در آن، انسان‌ها کاملاً از هرگونه استقلال محروم شدند. در واقع، تمام لوازم رباتیک به شکلی طراحی شده بودند که زندگی را برای انسان‌ها آن‌قدر راحت کنند که آن‌ها متوجه نشوند در حال تبدیل شدن به بردگان ماشین‌ها هستند.

هرچند WALL-E 2 هرگز ساخته نشد، اما داستان پس‌زمینه‌ی تسلط ربات‌ها و چگونگی خلق سیستم رایانه‌ای Axiom و AUTO می‌تواند یک روایت فوق‌العاده جذاب را رقم بزند.

گوستو (Ratatouille)

Ratatouille

Ratatouille دنیایی جذاب از صنعت آشپزی خیالی را معرفی کرد، جایی که در نهایت، یک موش با توانایی‌های خارق‌العاده به یک انسان کمک می‌کند تا غذاهای سطح جهانی بپزد. این فیلم پر از شخصیت‌های جالب و منحصر‌به‌فرد است – هر آشپز در آشپزخانه ویژگی خاص خود را دارد و هر موشی که رمی می‌شناسد، مهارتی دارد که معادل آن را در میان انسان‌ها می‌توان یافت.

از سرآشپز بدبین و محتاط گرفته تا دستیار آشپزی که ادعا می‌کند با شست خود کسی را کشته است، هرکدام از این شخصیت‌ها پتانسیل بالایی برای داشتن داستانی مستقل و اسپین‌آف‌های جذاب دارند. یک سریال یا فیلم اسپین‌آف می‌تواند ماجراهای آشپزان رستوران، گذشته‌ی گوستو، یا حتی زندگی مخفیانه‌ی موش‌ها در دنیای آشپزی را بررسی کند

بااین‌حال، جالب‌ترین داستان ناگفته متعلق به گوستو است، سرآشپزی که نام رستوران معروف از او گرفته شده و پسر نامشروعش، رمی، با او رابطه‌ی خاصی برقرار می‌کند. بخش‌هایی از زندگی گوستو در فیلم اصلی پوشش داده شده، از جمله صعود او به اوج شهرت در دنیای آشپزی، مواجهه‌هایش با منتقد سرسخت آنتون ایگو، و در نهایت مرگ او.

اما یک فیلم مستقل که جزئیات دوران جوانی او، تلاش‌هایش برای رسیدن به شهرت، و رابطه‌ی پیچیده‌اش با نقدهای منفی، به‌ویژه با آنتون، را بررسی کند، می‌تواند ایده‌ی فوق‌العاده‌ای برای یک فیلم سینمایی باشد. این داستان می‌تواند نشان دهد که چگونه گوستو به شعار معروف “هرکسی می‌تواند آشپزی کند!” رسید، چه چالش‌هایی را پشت سر گذاشت، و چگونه دوستی یا رقابت او با آنتون شکل گرفت.

یک اسپین‌آف از گوستو می‌تواند علاوه بر نمایش دنیای آشپزی، نگاهی عمیق‌تر به قدرت نقد، خلاقیت، و اشتیاق در این صنعت بیندازد.

بوو (Monsters, Inc)

Monsters, Inc

چهارمین فیلم بلند استودیوی پیکسار یکی از خلاقانه‌ترین آثار این استودیو است که بر پایه‌ی مفهومی رایج یعنی هیولایی که در کمد پنهان شده و کودکان را می‌ترساند ساخته شده است. ارتباط بین جیغ‌های کودکان و تولید انرژی ایده‌ای منحصر‌به‌فرد است، و دنیای فیلم بسیار گسترده و پر از جزئیات است، از جمله داستان‌هایی درباره‌ی چگونگی کشف و بهره‌برداری از این منبع انرژی.

دنیای Monsters, Inc. مملو از شخصیت‌های جذاب و منحصربه‌فرد است. پیش‌درآمد این فیلم، Monsters University، به گذشته‌ی برخی از این شخصیت‌ها پرداخت، اما همچنان بخش‌های زیادی از تاریخچه‌ی این جهان و دیگر شخصیت‌های آن باقی مانده که می‌توانند در اسپین‌آف‌های جدید بررسی شوند. داستان‌هایی مانند چگونگی کشف انرژی جیغ، اولین هیولاهایی که وارد دنیای انسان‌ها شدند، یا حتی تحول Monsters, Inc. از جیغ به خنده، می‌توانند ایده‌های جذابی برای گسترش این دنیا باشند.

بااین‌حال، شخصیتی که کمتر مورد بررسی قرار گرفته، شاید مهم‌ترین شخصیت در دنیای Monsters, Inc. باشد: بو. این دختر کوچکی که به هیولاها نشان داد کودکان برای آن‌ها خطرناک نیستند و خنده‌هایشان انرژی بیشتری نسبت به جیغ‌هایشان تولید می‌کند، دنیای هیولاها را برای همیشه تغییر داد.

یک فیلم اسپین‌آف که داستان را از دیدگاه بو روایت کند—اینکه او چگونه این تجربه را درک کرد و چگونه خاطرات ورودش به دنیای هیولاها در دوران بزرگسالی‌اش تأثیر گذاشت—می‌تواند فوق‌العاده جذاب باشد. آیا او هنوز دنیای هیولاها را به یاد دارد؟ آیا در زندگی‌اش به دنبال پیدا کردن سرنخ‌هایی از این ماجراجویی عجیب است؟

علاوه بر این، اگر Monsters, Inc. 2 روزی ساخته شود، باید به ملاقات مجدد بو و سالی بپردازد. لحظه‌ای که سالی دوباره در را باز می‌کند و بو را، حالا به‌عنوان یک بزرگسال، می‌بیند، می‌تواند یکی از احساسی‌ترین و نمادین‌ترین لحظات تاریخ پیکسار باشد.

مادربزرگ لوکا (Luca)

Luca

Luca با وجود اینکه در نمایش مستقیم مضامین کوئیر محتاطانه عمل کرد، توانست به‌طرزی جذاب دنیای هیولاهای دریایی تغییرشکل‌دهنده را معرفی کند، موجوداتی که می‌توانند به شکل انسان درآیند و در دنیای سطحی زندگی کنند.

این فیلم داستان رابطه‌ی پیچیده اما دلگرم‌کننده‌ی سه کودک را دنبال می‌کند که در مسیر رشد و کشف خود، یاد می‌گیرند چگونه تفاوت‌هایشان را بپذیرند و در عین حال همچنان به یکدیگر تکیه کنند. ارتباط آن‌ها با دنیای انسان‌ها، ترس‌هایشان از فاش شدن، و چالش‌هایی که برای دنبال کردن رویاهایشان با آن روبه‌رو می‌شوند، Luca را به یکی از خاص‌ترین فیلم‌های پیکسار تبدیل کرده است.

در حالی که یک فیلم کوتاه اسپین‌آف بر روی شخصیت آلبرتو و رابطه‌ی او با مارکو، ماهیگیر، تمرکز دارد، تاکنون هیچ اثری به سرنوشت دیگر شخصیت‌ها پس از وقایع Luca نپرداخته است.

در میان آن‌ها، جالب‌ترین شخصیت مادربزرگ لوکا است، کسی که ادعا می‌کند در جوانی به دنیای سطحی سفر کرده است. یک فیلم که به ماجراجویی‌های او در دوران جوانی بپردازد، نه‌تنها می‌تواند جنبه‌ی بیشتری از دنیای هیولاهای دریایی را آشکار کند، بلکه حتی می‌تواند به شیوه‌ای عمیق‌تر مضامین کوئیر را بررسی کند.

این فیلم می‌تواند ادای احترامی به فرهنگ‌های کوئیر دهه‌ی ۱۹۵۰ باشد، فرهنگ‌هایی که امروزه تا حد زیادی فراموش شده‌اند. از تجربه‌ی پنهان شدن در دنیایی که او را نمی‌پذیرد تا یافتن جامعه‌ای مخفی و آزاد در جایی غیرمنتظره، داستان مادربزرگ لوکا می‌تواند روایتگر یک سفر احساسی و پرمعنا باشد.

علاوه بر این، کشف دیدگاه مادربزرگ درباره‌ی دنیای انسان‌ها، خاطرات او از عشق و آزادی، و شاید حتی تأثیر او بر لوکا و آلبرتو، می‌تواند Luca را از یک فیلم مستقل فراتر ببرد و به یک دنیای سینمایی پر از داستان‌های عمیق و شخصیت‌های فراموش‌نشدنی تبدیل کند.

کراش (Finding Nemo)

Finding Nemo

Finding Nemo احتمالاً تنها فرنچایز پیکسار است که به‌طور رسمی یک فیلم اسپین‌آف دریافت کرده است. Finding Dory، که دنباله‌ی این فیلم محسوب می‌شود، روی شخصیت دوست‌داشتنی دوری، ماهی آبی فراموش‌کار، تمرکز دارد و سفر او را برای یافتن والدینش دنبال می‌کند.

بااین‌حال، Finding Nemo پر از شخصیت‌های فرعی جذاب است که هرکدام می‌توانند داستان مستقل خود را داشته باشند. از گیل، ماهی زخمی و مرموز، تا پیچ، ستاره‌ی دریایی شوخ‌طبع، هر ساکن آکواریومی که نمو مدتی در آن اسیر بود، پتانسیل داشتن یک فیلم اسپین‌آف سرگرم‌کننده را دارد.

یک فیلم که بر روی زندگی آکواریومی‌ها قبل و بعد از دیدار با نمو تمرکز کند، می‌تواند داستان‌هایی درباره‌ی گذشته‌ی آن‌ها، تلاششان برای فرار، و اینکه پس از رهایی چه اتفاقی برایشان افتاد را نشان دهد. شاید گیل درگیر یک ماجراجویی دیگر شود، یا پیچ و دیگر ساکنان آکواریوم راهی تازه برای زندگی در اقیانوس پیدا کنند.

این اسپین‌آف می‌تواند مانند Finding Dory ترکیبی از هیجان، احساسات، و طنز باشد و دنیای رنگارنگ زیر دریا را بیش از پیش گسترش دهد.

بااین‌حال، برجسته‌ترین شخصیت فرعی در Finding Nemo بدون شک کراش، لاک‌پشت دریایی غول‌پیکر، است که به مارلین و دوری یاد می‌دهد چگونه در جریان اقیانوسی شنا کنند. کراش که با صدای اندرو استانتون (کارگردان فیلم) اجرا شده، شخصیتی خونسرد، بامزه و پرانرژی است که مارلین و دوری را از گم شدن نجات می‌دهد و از آن‌ها می‌خواهد به گروه لاک‌پشت‌های او بپیوندند تا با جریان آب، سریع‌تر در اقیانوس سفر کنند.

روحیه‌ی آرام، دانسته‌هایش از دنیا، و سبک زندگی ماجراجویانه‌ی او، کراش را به یک گزینه‌ی ایده‌آل برای یک فیلم اسپین‌آف تبدیل می‌کند. یک فیلم که به ماجراهای کراش و پسرش اسکوآرت می‌پردازد—مثلاً اینکه چگونه او مسیرهای اقیانوسی را یاد گرفته، چه سفرهای جالبی داشته، و چه ماجراجویی‌هایی با دیگر موجودات دریایی تجربه کرده—می‌تواند بسیار سرگرم‌کننده باشد.

و حتی اگر چنین فیلمی ساخته نشود، امیدواریم کراش در Finding Nemo 3 بازگردد! تصور کنید این لاک‌پشت دوست‌داشتنی بار دیگر در ماجرایی جدید ظاهر شود و دوباره با مارلین، نمو، و دوری همراه شود.

مینگ لی (Turning Red)

Turning Red

Turning Red به‌عنوان یک تمثیل از دوران بلوغ، استعاره‌ای کودک‌پسند از تغییرات جسمی و احساسی این دوران ارائه می‌دهد. این فیلم احتمالاً اشاره‌ای به قاعدگی نیز دارد، زیرا مشخص می‌شود که تبدیل شدن به یک پاندا قرمز غول‌پیکر فقط برای زنان خانواده‌ی می اتفاق می‌افتد.

یکی از گزینه‌های واضح برای یک فیلم اسپین‌آف می‌تواند گروه پاپ 4*TOWN باشد، گروه موسیقی محبوب می و دوستانش که اشاره‌ای آشکار به بوی بندهای دهه ۲۰۰۰ مانند NSYNC است. این گروه حتی یک اسپین‌آف در قالب مانگای 4TOWN 4REAL دریافت کرده است، اما هنوز در دنیای انیمیشن فرصت درخشیدن نداشته‌اند.

یک فیلم مستقل درباره‌ی پشت‌صحنه‌ی زندگی 4*TOWN، نشان دادن چالش‌های شهرت، روابط میان اعضای گروه، و حتی لحظات طنز و احساسی آن‌ها می‌تواند جذاب باشد—و البته، پر از آهنگ‌های جدیدی که طرفداران را به وجد بیاورد!

ک اسپین‌آف متمرکز بر داستان‌های پس‌زمینه می‌تواند حول شخصیت مینگ لی، مادر می، ساخته شود. در Turning Red مشخص می‌شود که او نیمه‌ای از معبد را تخریب کرده است وقتی که به پاندا غول‌پیکری تبدیل شده بود که از پاندا می بسیار بزرگتر است. این موضوع فرصتی عالی برای بررسی چرا شکل پاندا او اینقدر بزرگ است و چگونه با این قدرت برخورد کرده است، فراهم می‌آورد.

فیلم اسپین‌آف می‌تواند رابطه‌ی پرتنش بین مینگ و مادرش را بررسی کند، که شاید باعث شده مینگ برای مهار قدرت پاندا و کنترلی که روی زندگی‌اش دارد، به مبارزه بپردازد. علاوه بر این، داستان می‌تواند تلاش‌های مینگ برای شکستن چرخه و ایجاد رویکردی متفاوت در پرورش فرزندش، از همان دوران کودکی می، را نشان دهد. این که او چگونه می‌خواهد مادر بهتری باشد و اشتباهات گذشته را تکرار نکند، می‌تواند به فیلم عمق احساسی و جالبی ببخشد.

این اسپین‌آف می‌تواند دنیای Turning Red را از لحاظ فرهنگی و روان‌شناختی گسترش دهد و با نگاهی به دینامیک خانوادگی و رشد شخصیت‌ها، داستانی بسیار جذاب خلق کند.

فروزون (The Incredibles Franchise)

The Incredibles Franchise

یکی از باحال‌ترین فیلم‌های پیکسار بدون شک ماجراجویی آن‌ها در ژانر ابرقهرمانی است. The Incredibles به‌عنوان یکی از بهترین انیمیشن‌های ابرقهرمانی تمام دوران، داستان یک خانواده‌ی ابرقهرمان و دوست نزدیکشان لوسیوس بست، معروف به فروزون را دنبال می‌کند.

در حالی که فروزون دقیقا به اندازه‌ی کافی در فیلم حضور دارد تا یک شخصیت مکمل عالی باشد، او قطعاً لیاقت فیلم اسپین‌آف مخصوص خودش را دارد. یکی از به‌یادماندنی‌ترین لحظات او زمانی است که در میان هرج‌ومرج شهری که در حال نابودی است، به دنبال لباس ابرقهرمانی‌اش می‌گردد—صحنه‌ای که بارها بازبینی شده و یکی از خنده‌دارترین لحظات دیزنی-پیکسار محسوب می‌شود.

یک اسپین‌آف درباره‌ی گذشته‌ی فروزون، چگونگی کشف قدرت‌هایش، و مبارزاتش به‌عنوان یک ابرقهرمان مستقل می‌تواند فوق‌العاده باشد. همچنین، این فیلم می‌تواند به زندگی شخصی او، رابطه‌اش با همسرش هانی (که طرفداران مدت‌ها کنجکاو دیدن او بوده‌اند)، و چالش‌های او در دنیایی که از ابرقهرمانان استقبال نمی‌کند، بپردازد.

یک فیلم اکشن، کمدی، و پر از صحنه‌های خیره‌کننده‌ی استفاده از قدرت‌های یخی فروزون می‌تواند دنیای The Incredibles را گسترش دهد و به یکی از محبوب‌ترین اسپین‌آف‌های پیکسار تبدیل شود!

فروزون یک شخصیت واقعاً خونسرد و باحال است که برخی از بهترین دیالوگ‌های طنز را در The Incredibles دارد. او همیشه ورودهای تماشایی دارد و در لحظات حساس درست به موقع می‌رسد. بااین‌حال، اطلاعات زیادی درباره‌ی گذشته‌ی او وجود ندارد.

یک شخصیت به این اندازه نمادین به‌وضوح شایسته‌ی فیلم مستقل خودش است—فیلمی که به ریشه‌های او، خانواده‌اش، و رابطه‌اش با قدرت‌های ابرقهرمانی‌اش بپردازد. اگر این اسپین‌آف به‌عنوان یک پیش‌درآمد (prequel) ساخته شود، می‌تواند نشان دهد که چگونه او برای اولین بار قدرت‌های یخی‌اش را کشف کرد و چه چالش‌هایی در کنترل آن‌ها داشت.

همچنین، فیلم می‌تواند داستان دوستی او با مستر اینکردیبل را بررسی کند—این که چگونه با یکدیگر آشنا شدند، چه ماجراجویی‌هایی در گذشته داشته‌اند، و چطور این دو ابرقهرمان با سبک‌های متفاوت مبارزه، به دوستانی جدانشدنی تبدیل شدند.

ترکیبی از اکشن، کمدی، و نمایش‌های دیدنی از قدرت‌های یخی فروزون، همراه با نگاهی عمیق‌تر به شخصیت او، می‌تواند این فیلم را به یک اسپین‌آف فوق‌العاده از دنیای The Incredibles تبدیل کند.

جادوگر (Brave)

Brave

در حالی که Brave یکی از فیلم‌های رسمی شاهزاده‌های دیزنی محسوب نمی‌شود، اما داستان مریدا را روایت می‌کند، شاهزاده‌ای که برای فرار از خواسته‌ی مادرش مبنی بر ازدواج با یک شاهزاده‌ی ثروتمند، از یک جادوگر کمک می‌گیرد.

در حالی که داستان بر رابطه‌ی پرتنش مریدا و مادرش تمرکز دارد و نشان می‌دهد که چگونه آن‌ها از طریق معامله‌ی نادرست مریدا با جادوگر به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شوند، Brave شامل گروهی از شخصیت‌های کمدی بامزه نیز هست. از سه برادر کوچک و شیطان مریدا گرفته تا پدرش، که درباره‌ی او افسانه‌های بسیاری وجود دارد، همه‌ی آن‌ها می‌توانند شخصیت‌های خوبی برای فیلم‌های اسپین‌آف باشند.

اما بدون شک، جذاب‌ترین شخصیت فرعی در Brave، جادوگر داستان است. او نامی ندارد اما همانند جادوگران سنتی افسانه‌ها، در یک کلبه‌ی پر از معجون‌های عجیب، وسایل جادویی، و حکاکی‌های چوبی شگفت‌انگیز زندگی می‌کند.

او شخصیتی شوخ‌طبع دارد، در مورد کارهایش جوک می‌گوید و یک کلاغ سخنگو دارد که پیام‌های شوم اعلام می‌کند. داستان او می‌تواند بسیار هیجان‌انگیز و مرموز باشد، به‌ویژه اگر با گذشته‌ی پدر مریدا و افسانه‌ی شاهزاده‌ای که به خرس تبدیل شد ارتباط پیدا کند.

علاوه بر این، یک اسپین‌آف درباره‌ی جادوگر Brave می‌تواند نظریه‌ی دنیای مشترک پیکسار را نیز تایید کند—نظریه‌ای که ادعا می‌کند تمام فیلم‌های پیکسار در یک جهان اتفاق می‌افتند. شاید او همان جادوگری باشد که در داستان‌های دیگر پیکسار هم تأثیر گذاشته است!

داک هادسون (The Cars)

The Cars

یکی از نمادین‌ترین شخصیت‌های فیلم Cars، که آغازگر یکی از کم‌ارزش‌ترین فرنچایزهای پیکسار بود، داک هادسون است که متأسفانه پیش از وقایع Cars 2 از دنیا رفت.

با اینکه او در چند فیلم کوتاه که بر اساس فیلم اصلی ساخته شدند حضور دارد، اما به‌اندازه‌ی تأثیری که بر داستان داشت، زمان حضور کافی روی پرده نداشت. فلسفه‌ی داک هادسون، نحوه‌ی نگاه لایتنینگ مک‌کوئین به مسابقه و زندگی را متحول می‌کند، بنابراین او می‌تواند یک شخصیت ایده‌آل برای یک اسپین‌آف مستقل باشد.

یک فیلم درباره‌ی داک هادسون می‌تواند به ریشه‌های او بپردازد. این داستان می‌تواند با جزئیات بیشتری نشان دهد که چگونه به قهرمان کاپ پیستون تبدیل شد، چگونه پس از تصادفش کنار گذاشته شد، و چگونه در نهایت آرامش را در رادیاتور اسپرینگز پیدا کرد و قاضی این شهر شد.

به عنوان یک پیش‌درآمد میراثی، چنین فیلمی می‌تواند به‌راحتی توجه مخاطبان را جلب کند، زیرا نه‌تنها دنیای ماشین‌های سخنگو و تاریخچه‌ی مسابقات معروفشان را بیشتر بررسی می‌کند، بلکه نشان می‌دهد چگونه یک قهرمان شکست‌خورده، به مربی‌ای بزرگ تبدیل شد.

ادنا مُد (The Incredibles Franchise)

The Incredibles Franchise

از بین تمام شخصیت‌های فرعی جذاب در The Incredibles Franchise ، ادنا مُد بدون شک متمایزترین آن‌هاست. این طراح لباس افسانه‌ای شخصیتی جدی، اما در عین حال پرشور و باهوش دارد. حس استایل بی‌نقص و توانایی سرزنش کردن ابرقهرمان‌ها، حضور او را به‌شدت تأثیرگذار کرده است.

او علاقه‌اش را به روش‌های خاص خودش نشان می‌دهد و محبوب‌ترین طراح بین تمام ابرقهرمانان است. یک اسپین‌آف درباره‌ی ادنا می‌تواند دنیای ابرقهرمانان را با عمق بیشتری بررسی کند.

در فیلم اول، داستان اوج گرفتن و سپس طرد شدن ابرقهرمانان از سوی جامعه در یک بخش کوتاه روایت می‌شود، اما یک فیلم اختصاصی درباره‌ی ادنا مُد می‌تواند به این موضوع عمیق‌تر بپردازد.

شاید او در یک مدرسه‌ی طراحی لباس تحصیل کرده باشد یا ابتدا با چند ابرقهرمان دوست بوده و کم‌کم برند شخصی‌اش را ساخته است. فقط پیکسار از داستان واقعی او خبر دارد و مخاطبان هم بی‌صبرانه منتظر کشف آن هستند!

guest
0 نظرات
قدیمی
جدید بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments