در دنیای غنی و پر رمز و راز جی.آر.آر. تالکین (J.R.R. Tolkien)، شخصیتهای بیشماری وجود دارند که هر کدام نقش حیاتی در تار و پود داستانهای سرزمین میانه (Middle-earth) ایفا میکنند. در میان این شخصیتها، الروند (Elrond)، ارباب ریوندل (Rivendell)، جایگاه ویژهای دارد. او نه تنها یک جنگجوی قدرتمند و مشاور خردمند است، بلکه نیمهالف (Half-elf) بودن او، زندگیاش را با انتخابی بزرگ و سرنوشتساز پیوند میزند؛ انتخابی که آینده او و حتی کل سرزمین میانه را تحت تاثیر قرار میدهد. این مقاله به بررسی جامع و کامل زندگی، نقش، قدرتها و تاثیر الروند در طول اعصار مختلف سرزمین میانه میپردازد.
فهرست مطلب
الروند کیست؟
الروند شخصیتی است که چهرهاش نه پیر به نظر میرسد و نه جوان، اما در آن خاطرات بسیاری از اتفاقات شاد و غمانگیز نقش بسته است. موهایش به تاریکی سایههای گرگ و میش شب است و بر آن حلقهای از نقره نشسته. چشمانش خاکستری مانند غروبی صاف است و در آنها نوری چون نور ستارگان میدرخشد. او به عظمت پادشاهی که زمستانهای زیادی را به خود دیده، به نظر میرسد و در عین حال به سرزندگی یک جنگجوی آزموده در اوج قدرت است. او ارباب ریوندل و قدرتمند در میان هر دو گروه الفها (Elves) و انسانها (Men) بود.
الروند پردل (Elrond Peredhel)، یک فرمانروای قدرتمند نیمهالف بود که از دوران نخست (First Age) تا آغاز دوران چهارم (Fourth Age) در سرزمین میانه زندگی میکرد. او ارباب ریوندل و پدر اِلادان (Elladan)، اِلهیر (Elrohir) و آروِن اوندومیل (Arwen Undómiel) بود، که آروِن بعدها همسر آراگورن دوم (Aragorn II) شد. او با لقب “پردل” که در زبان سینداری (Sindarin) به معنای “نیمهالف” است، شناخته میشود.
ریشهها و دوران نخست (First Age)
الروند پردل پسر اِرِندیل (Eärendil) و اِلوینگ (Elwing) و نوه بزرگ لوتین (Lúthien) بود. او در اواخر دوران نخست، اندکی پیش از حمله پسران فئانور (Fëanor) به پناهگاه هاوِنز آو سیریون (Havens of Sirion) در بلریاند (Beleriand) به دنیا آمد. الروند و برادر دوقلوی او، اِلروس (Elros)، دستگیر شده و توسط مگلور (Maglor)، یکی از پسران فئانور، بزرگ شدند. گرچه در ابتدا علاقه زیادی بین آنها نبود، اما مگلور در نهایت به آنها رحم کرد و از آنها مراقبت نمود و به تدریج آنها را دوست داشت. تا پایان دوران نخست و جنگ خشم (War of Wrath)، پسران فئانور دوباره به تنهایی فعالیت میکردند، که این نشان میدهد در این زمان، الروند و اِلروس از اسارت اسمی خود رها شده و به لیندون (Lindon) سفر کرده بودند.
انتخاب بزرگ و دوران دوم (Second Age)
در پایان دوران نخست، به الروند و اِلروس این انتخاب داده شد که در میان انسانها یا الفها شمرده شوند. اِلروس سرنوشت انسانها را انتخاب کرد و به اِلروس تار-مینیاتور (Elros Tar-Minyatur)، اولین پادشاه نومنور (Númenor) تبدیل شد. اما الروند نیمهالف (Elrond Half-elven) انتخاب کرد که در میان الفها شمرده شود و به عنوان کاپیتان و پیامآور گیل-گالاد (Gil-galad)، پادشاه عالی نولدور (Ñoldor)، در لیندون باقی ماند.با شروع جنگ الفها و سائورون (War of the Elves and Sauron) در سال ۱۶۹۵ دوران دوم، الروند توسط گیل-گالاد به اِرگیون (Eregion) فرستاده شد تا از آن در برابر نیروهای مهاجم سائورون محافظت کند. متأسفانه، سپاه الروند خیلی دیر رسید و به تنهایی برای شکست ارتش سائورون کافی نبود. او با پناهندگان اِرگیون، از جمله کلهبورن (Celeborn)، به سمت شمال عقبنشینی کرد و تنها به این دلیل نجات یافت که نیروهای دورین سوم (Durin III) از پشت به ارتش سائورون حمله کردند. در طول دو سال بعدی (۱۶۹۷ دوران دوم) بود که الروند، ریوندل (Rivendell) را در دامنه کوهستانهای مهآلود (Misty Mountains) به عنوان پناهگاه و دژ تأسیس کرد. برای چهار سال بعدی، ریوندل توسط نیروهای سائورون محاصره شد.
با ورود نومنورهایها (Númenóreans)، ارتش محاصرهکننده ریوندل بین نیروهای گیل-گالاد و الروند گرفتار و نابود شد. الروند در ریوندل باقی ماند و میزبان اولین شورای سفید (White Council) بود که گالادریل (Galadriel) نیز در آن حضور داشت. در این شورا تصمیم گرفته شد که خانه الروند، آخرین خانه صمیمی (Last Homely House)، آخرین دژ در غرب کوهستانهای مهآلود باقی بماند و سه حلقهای که در آن زمان در اختیار گیل-گالاد و گالادریل بود، پنهان بماند. طبق یک روایت، گیل-گالاد در این زمان ویلیا (Vilya) یا همان حلقه آبی (Blue Ring) را به الروند داد، اگرچه در روایات دیگر، گیل-گالاد هر دو حلقه ناریا (Narya) و ویلیا را تا پایان دوران دوم نگه داشت. همچنین در اینجا بود که الروند برای اولین بار با سلبریان (Celebrían)، دختر کلهبورن و گالادریل، ملاقات کرد.
نزدیک به پایان دوران دوم، الروند در آخرین اتحاد الفها و انسانها (Last Alliance of Elves and Men) در کنار گیل-گالاد سوار بر اسب شد. این اتحاد در سال ۳۴۳۱ دوران دوم از ریوندل به سمت موردور (Mordor) حرکت کرد. الروند در طول جنگ علیه سائورون، پیامآور گیل-گالاد بود. این اتحاد که شامل الفهایی از لوتلورین (Lothlórien)، انسانهایی از آرنور (Arnor) و گوندور (Gondor) و دورفهایی (Dwarves) که احتمالاً توسط دورین چهارم (Durin IV) رهبری میشدند، ارتش سائورون را در نبرد داگورلاد (Battle of Dagorlad) شکست داد و باراد-دور (Barad-dûr) را برای هفت سال محاصره کرد. در نهایت، خود سائورون توسط اِلِندیل (Elendil) و گیل-گالاد شکست خورد و به ایسیلدور (Isildur) اجازه داد که حلقه یگانه (One Ring) را از انگشت سائورون قطع کرده و آن را برای خود بردارد.جنگ تلفات سنگینی به نیروهای الفها و انسانها وارد کرد. گیل-گالاد، اِلِندیل و پسر کوچکترش، آناریون (Anárion)، در محاصره کشته شدند.
الروند و سیردان (Círdan) تنها فرماندهان باقیمانده الفها بودند و ایسیلدور به عنوان پادشاه عالی قلمروهای تبعیدی (High King of the Realms in Exile) شناخته شد. پس از کشف اینکه ایسیلدور حلقه یگانه را برای خود برداشته است، الروند از ایسیلدور خواست که حلقه را به آتش کوه هلاکت (Mount Doom) بیندازد، اما وسوسه حلقه باعث شد که ایسیلدور امتناع کند. ایسیلدور حلقه را به عنوان خونبهای پدر و برادرش ادعا کرد و الروند (که شاید ماهیت کامل حلقه یگانه را درک نمیکرد) ادعای او را پذیرفت. الروند سپس در پایان جنگ به ریوندل بازگشت.
زندگی در دوران سوم (Third Age)
در سال ۱۰۹ دوران سوم، الروند با سلبریان ازدواج کرد. در سال ۱۳۰ دوران سوم، دوقلوها اِلادان و اِلهیر به دنیا آمدند و در سال ۲۴۱ دوران سوم، دختری به نام آروِن اوندومیل متولد شد. الروند سلبریان را در سال ۲۵۱۰ دوران سوم از دست داد، زمانی که او در هنگام عبور از کوهستانهای مهآلود توسط اورکها (Orcs) مورد حمله قرار گرفت و نتوانست بهبود یابد، سپس با کشتی به سرزمینهای فنا ناپذیر (Undying Lands) رفت.
در سالهای بعدی، او نقش مهمی در پناه دادن به وارثان ایسیلدور داشت تا زمانی که این نسل ادامه داشت. مشهورترین این پسران انسان، آراگورن دوم بود که الروند او را پس از مرگ پدرش، آراتورن دوم (Arathorn II)، در سال ۲۹۳۳ دوران سوم، به فرزندی پذیرفت و بزرگ کرد. الروند، با پیشبینی آینده دشوار پسر، نام “اِستل (Estel)” را به او داد که در زبان سینداری به معنای “امید” است. آراگورن در ایملادریس (Imladris) بدون اطلاع از نسب سلطنتی خود بزرگ شد تا زمانی که الروند در دوران بلوغش به او گفت.
هنگامی که الروند در سال ۲۹۸۰ دوران سوم، از نامزدی آراگورن و آروِن مطلع شد، غمگین شد، زیرا میدانست دخترش انتخابی کرده است که فناپذیر شود و بنابراین حکم کرد که برای چنین بهایی، او نمیتواند با مردی کمتر از پادشاه آرنور و گوندور ازدواج کند.
پس از خروج فرودو (Frodo) از شایر (Shire) با حلقه یگانه، الروند سوارانی را فرستاد تا او را به ریوندل بازگردانند. یکی از این سواران، گلورفیندل (Glorfindel)، با موفقیت فرودو را پیدا کرد و به او کمک کرد تا به ریوندل برسد. در ۲۵ اکتبر ۳۰۱۸ دوران سوم، او شورایی را برگزار کرد که در آن تصمیم گرفته شد تلاش شود تا حلقه یگانه نابود شود. به نظر میرسید او اعضای یاران حلقه (Fellowship of the Ring) را به جز فرودو و سم (Sam) انتخاب کرده است.
پنج ماه بعد، الروند پسرانش اِلادان و اِلهیر را با رنجرزهای شمال (Rangers of the North) به روهان (Rohan) فرستاد. از طریق پسرانش، الروند به آراگورن توصیه کرد که مسیرهای مردگان (Paths of the Dead) را در پیش بگیرد.الروند تا زمان نابودی حلقه یگانه و سائورون در ریوندل باقی ماند، پس از آن به میناس تیریت (Minas Tirith) رفت تا عصای آنومیناس (Annúminas) را به شاه اِلِسار (King Elessar) تسلیم کند و دخترش آروِن اوندومیل را برای ازدواج بدهد. در ۲۹ سپتامبر ۳۰۲۱ دوران سوم، الروند سرزمین میانه را ترک کرد تا با دیگر حاملان حلقه از طریق دریا به سرزمینهای فنا ناپذیر برود و هرگز بازنگردد.
نام و معنی
الروند (Elrond) یک نام سینداری است که به معنای “گنبد ستاره (Star-dome)” یا “الف غار (Elf of the cave)” است، از کلمه “اِل (el)” (به معنای “الف” یا “ستاره”، قابل تعویض) و “روند (rond)” (به معنای “غار، والت (Vault)”).
قدرت ها و توانایی ها
الروند یک جنگجوی ماهر در نبرد بود و ارتشهای مختلف الفها، از جمله آخرین اتحاد، را فرماندهی کرده بود. او در رهبری و مشاوره دادن نیز بسیار کارآمد بود. او همچنین از موهبت پیشبینی (foresight) برخوردار بود که از طریق آن میتوانست سرزمینها یا رویدادهایی دور از ریوندل را مشاهده کند.
یکی از تظاهرات قابل توجه قدرت حلقهاش، ویلیا (Vilya)، فراخوانی سیل عظیمی در بروئینن (Bruinen) برای از بین بردن نازگول (Nazgûl) بود که فرودو و گلورفیندل را تعقیب میکردند. الروند با “اوسانوِه (ósanwe)” آشنا بود، مهارتی برای ورود به ذهن دیگران. پس از نابودی حلقه یگانه، الروند از راه دور با گالادریل و گندالف (Gandalf) در سفر بازگشتشان از میناس تیریت ارتباط برقرار کرد.
الروند یکی از مقاومترین رهبران سرزمین میانه در برابر فساد بود. آراگورن حدس میزد که در میان معدود کسانی که قادر به مقاومت کامل در برابر قدرت گفتار سارومان (Saruman) بودند، الروند، گالادریل و گندالف قرار داشتند. الروند همچنین سائورون را رد کرد و با او مخالفت نمود، زمانی که سائورون به الفها پیشنهاد همکاری داد.
حضور الروند در اقتباسها
الروند، به دلیل جایگاه مهم خود در داستانهای تالکین، در اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی متعددی حضور داشته است:
- فیلم انیمیشنی هابیت (The Hobbit (1977 animated film)): در فیلم انیمیشنی هابیت در سال ۱۹۷۷، صداپیشگی الروند را سیریل ریچارد (Cyril Ritchard) بر عهده داشت.
- ارباب حلقهها (The Lord of the Rings (1978))در فیلم انیمیشنی ارباب حلقهها (۱۹۷۸)، صداپیشگی الروند را آندره مورل (André Morell) بر عهده داشت.
- سهگانه سینمایی ارباب حلقهها (The Lord of the Rings film trilogy)
> “من آنجا بودم، گندالف. من سه هزار سال پیش آنجا بودم، وقتی ایسیلدور حلقه را برداشت. من آنجا بودم روزی که قدرت انسانها شکست خورد.”>
- الروند در یاران حلقه
الروند به طور گسترده در سهگانه سینمایی پیتر جکسون (Peter Jackson) حضور دارد. او در هر سه فیلم با بازی هوگو ویوینگ (Hugo Weaving) به تصویر کشیده شده است.
شخصیتپردازی جکسون از الروند در چندین جنبه از تالکین متفاوت است. مانند دیگر الفها، الروند در فیلمها تا حدودی کنارهگیر است. او به نژاد انسانها بیاعتماد است، اگرچه میداند که زمان الفها به پایان رسیده است. در یک تغییر مهم از کتابها، او از این فکر که آروِن به خاطر آراگورن فناپذیر شود، پریشان است و در ابتدا پیشنهاد میکند که او سرزمین میانه را به مقصد والینور (Valinor) ترک کند. اگرچه عاقل و بافضیلت، الروند جکسون قانع به نظر نمیرسد که سائورون میتواند شکست بخورد. برخی شباهتهایی بین به تصویر کشیدن الفها، و به خصوص الروند، در فیلمهای جکسون و به تصویر کشیدن نژاد بسیار منطقی ولکان (Vulcan) در جنگ ستارگان (Star Trek)، یا به شخصیتپردازی خود تالکین از الف تینگول (Thingol) که در فیلمها ظاهر نمیشود، ترسیم کردهاند.
در یاران حلقه (The Fellowship of the Ring)، الروند ابتدا در مقدمه نبرد داگورلاد به عنوان یک ستوان نولدور دیده میشود. او بعدها در ریوندل ظاهر میشود و شورایی از انسانها، دورفها و الفها را برای تصمیمگیری در مورد سرنوشت حلقه یگانه تشکیل داده است. او از گندالف میآموزد که سارومان، رئیس شورای سفید، با تبدیل شدن به یکی از متحدان سائورون به آنها خیانت کرده است، که باعث میشود او اذعان کند که متحدانشان در حال کاهش بودند. او به گندالف میگوید که حلقه نمیتواند اینجا بماند. سپس او فلشبکی را برای گندالف بازگو میکند که در آن شاهد امتناع ایسیلدور از نابودی حلقه است، رویدادی که الروند را برای همیشه نسبت به انسانها بدبین میکند. پس از بحث و جدلهای داغ، الروند اعلام میکند که حلقه باید در کوه هلاکت نابود شود. فرودو داوطلب میشود که حامل حلقه باشد و الروند فرودو و یارانش را “یاران حلقه” نامگذاری میکند.در دو برج (The Two Towers)، الروند سعی میکند آروِن را متقاعد کند که ابدیت را انتخاب کند و به والینور برود، جایی که عشق او به آراگورن “همیشه سبز شکوفا شود.” پس از اینکه الروند به آروِن میگوید که او بیوگی و مرگ نهایی او را پیشبینی کرده است، او با احساسات موافقت میکند که نصیحت پدرش را بپذیرد و سرزمین میانه را ترک کند. بعدها در فیلم، الروند از راه دور با گالادریل در مورد سرنوشت روهان ارتباط برقرار میکند. او موافقت میکند که یک گروه از جنگجویان الف را برای کمک به مردان تئودن (Théoden) در هلمز دیپ (Helm’s Deep) بفرستد. (عجیب است که الفهایی که در هلمز دیپ در اوایل نبرد هورنبورگ (Battle of the Hornburg) میرسند، از لوتلورین هستند، نه ریوندل.)
در بازگشت پادشاه (The Return of the King)، آروِن در اوایل فیلم پس از مشاهده رویایی از پسر آینده خود، اِلداریون (Eldarion)، با الروند روبرو میشود. الروند با درک اینکه عشق آروِن به آراگورن قابل غلبه نیست، موافقت میکند که نارسیل (Narsil)، شمشیر اِلِندیل، را به آندوریل (Andúril) بازسازی کند. بعدها، الروند آندوریل را به آراگورن در دانهرو (Dunharrow) تحویل میدهد و او را ترغیب میکند که تاج و تخت گوندور را پس بگیرد و فرماندهی ارتش مردگان (Army of the Dead) را بر عهده بگیرد. الروند تا پایان فیلم، که در آن آروِن را در مراسم تاجگذاری آراگورن به او تقدیم میکند، دیگر ظاهر نمیشود. الروند برای آخرین بار در بندرگاههای خاکستری (Grey Havens) ظاهر میشود، جایی که او سرزمین میانه را با گندالف، کلهبورن، گالادریل، بیلبو (Bilbo) و فرودو ترک میکند.
سهگانه سینمایی هابیت
هوگو ویوینگ نقش خود را به عنوان الروند در سهگانه فیلم هابیت جکسون، در قسمتهای اول و سوم، تکرار میکند. نقش او از حضور مختصرش در رمان اصلی تالکین گسترش یافته است.
الروند در ابتدا در یک سفر غیرمنتظره (An Unexpected Journey) ظاهر میشود، زمانی که الفهای ریوندل به وُرگرایدرهایی (Warg-riders) که ثورین (Thorin) و همراهانش را تعقیب میکنند، کمین میزنند. الروند از هادافانگ (Hadhafang) (شمشیر آروِن در یاران حلقه) استفاده میکند و لیندر (Lindir) او را همراهی میکند. او به گرمی از گندالف و ثورین در ریوندل استقبال میکند و شمشیرهای آنها، گلمدرینگ (Glamdring)، اورکریست (Orcrist) و مورگول بلید (morgul-blade) را شناسایی میکند.
هنگامی که الروند در مورد دلیل سفر آنها در جاده شرق-غرب (East-West Road) میپرسد، گندالف ثورین را متقاعد میکند که نقشه اِرِبور (Erebor) را به الروند نشان دهد. ثورین تمایلی ندارد، اما در ناامیدی خود نقشه را به الروند میدهد. الروند متوجه میشود که نوشته به مون رونز (moon runes) نوشته شده است. او نقشه را زیر نور ماه نگه میدارد و نوشته باستانی را ترجمه میکند و گذرگاه مخفی به کوه تنها (Lonely Mountain) را فاش میکند. سپس او نتیجه میگیرد که ثورین قصد دارد وارد کوه شود و گنج را پس بگیرد. الروند نسبت به توانایی دورفها برای موفقیت تردید دارد، زیرا از بیماری که پدربزرگ ثورین، ثرور (Thrór)، در ابتدا به آن مبتلا شد و اسماگ (Smaug) را جذب کرد، آگاه است.
الروند احساس میکند که گندالف باید ماجرای ثورین را به شورای سفید توضیح دهد و این دو با گالادریل و سارومان ملاقات میکنند. الروند در ابتدا نسبت به هشدارهای گندالف در مورد احتمال بازگشت سائورون تردید دارد، اما زمانی که گندالف مورگول بلید را از دول گولدور (Dol Guldur) فاش میکند، الروند وحشتزده میشود. او توضیح میدهد که مقبرههای نازگول توسط طلسمهای قدرتمند محافظت میشوند. سپس لیندر به او اطلاع میدهد که دورفها ریوندل را ترک کردهاند.
الروند دوباره در نبرد پنج ارتش (The Battle of the Five Armies) ظاهر میشود که در آن او، سارومان و گالادریل گندالف را از دول گولدور نجات میدهند. الروند و سارومان درست زمانی که گالادریل و گندالف توسط اشباح نازگول محاصره شدهاند، خود را نشان میدهند. الروند با آنها دوئل میکند و به وضوح حلقه خود، ویلیا (Vilya)، را در دست دارد و به طور قابل توجهی در برابر چندین روح در یک زمان مقاومت میکند، قبل از اینکه همه آنها شکست بخورند. او سعی میکند از گالادریل دفاع کند، زمانی که سائورون به همراه همه نه حلقه (Nine) در برابر آنها ظاهر میشود. الروند سپس با تعجب تماشا میکند که گالادریل شکل وحشتناکی به خود میگیرد تا سائورون را دفع کند. پس از اینکه سائورون و نازگول به شرق رانده میشوند، الروند اصرار به تعقیب سائورون دارد تا به گوندور در مورد بازگشت او هشدار دهد که باید بر موردور نظارت داشته باشند. سارومان آن را رد میکند و به الروند دستور میدهد که گالادریل را به لوتلورین بازگرداند و قول میدهد که خودش سائورون را تعقیب کند.
ارباب حلقهها: حلقههای قدرت (The Lord of the Rings: The Rings of Power)
> “هنگامی که الروند، نیمهالف، توسط قدرتهای بالاتر این انتخاب را دریافت کرد که انسان بماند یا الف، او جاودانگی را انتخاب کرد، در حالی که برادرش اِلروس زندگی فانی را انتخاب کرد و اولین پادشاه نومنور شد. عظمت در رگهای الروند جاری است، اما او هنوز جایگاه خود را به طور کامل در جهان پیدا نکرده است. او باید راه را بین انجام آنچه برای پادشاهیاش درست است و وفادار ماندن به کسانی که برایش عزیزترین هستند، طی کند.”
نتیجهگیری
الروند شخصیتی محوری در اساطیر تالکین است که زندگیاش هزاران سال را دربرمیگیرد و شاهد رویدادهای بیشماری بوده است. از انتخاب سرنوشت خود به عنوان یک الف، تا بنیانگذاری ریوندل به عنوان پناهگاهی برای همه نژادها، و نقش حیاتیاش در مبارزه با سائورون، الروند همواره نمادی از خرد، قدرت و مقاومت بوده است. او نه تنها یک جنگجوی برجسته و مشاور قابل اعتماد برای پادشاهان و قهرمانان است، بلکه به عنوان یک پدر و دوست نیز ایفای نقش میکند و آینده سرزمین میانه را تحت تأثیر قرار میدهد. حضور او در اقتباسهای مختلف، گواهی بر اهمیت و محبوبیت این شخصیت است که همچنان الهامبخش طرفداران و داستاننویسان در سراسر جهان است.