Leo Kliesen، یکی از شخصیت‌های محبوب و پرطرفدار سری بازی های Tekken، برای اولین بار در Tekken 6 معرفی شد و از آن زمان تاکنون، حضوری پررنگ در تمامی نسخه‌های بعدی این سری داشته است. او نه تنها یک مبارز ماهر در هنرهای رزمی است، بلکه یک شخصیت پیچیده با پیشینه‌ای تراژیک و انگیزه‌هایی عمیق است که او را از سایر مبارزان Tekken متمایز می‌کند. Leo با سبک مبارزه منحصربه‌فرد Bajiquan، گذشته‌ای پر رمز و راز و شخصیتی مصمم، جایگاه ویژه‌ای در دل طرفداران پیدا کرده است.
فهرست مطلب
Leo Kliesen کیست؟
Leo اهل کشور آلمان است. اگرچه او به عنوان یک مبارز شناخته می‌شود، اما گذشته او با طبیعت و اکتشاف گره خورده است. او در یک خانواده با پیشینه علمی و ماجراجویانه به دنیا آمد، که این امر تأثیر زیادی بر شخصیت و مسیر زندگی او گذاشت.
او فرزند نیکلاس، یک غارنورد و باستان‌شناس مشهور جهانی، و اِما، یک ژنتیک‌دان بود که ابتدا برای Mishima Zaibatsu و سپس برای G Corp کار می‌کرد. پدرش، نیکلاس، فردی ماجراجو و علاقه‌مند به کشف ناشناخته‌ها بود و مادرش، اِما، یک دانشمند باهوش و پرتلاش بود. این ترکیب از علم و ماجراجویی، تأثیر بسزایی بر شکل‌گیری شخصیت Leo داشت.
سبک مبارزه Leo Kliesen
او از سبک مبارزه Bajiquan استفاده می‌کند، یک هنر رزمی سنتی چینی که به دلیل قدرت انفجاری و برد کوتاه در نبردهای نزدیک مشهور است. Bajiquan، یک سبک رزمی قدرتمند و کارآمد است که بر ضربات سریع و ناگهانی تمرکز دارد. این سبک، به عنوان یکی از سبک‌های بادیگارد نیز شناخته می‌شود، زیرا توسط محافظان شخصی شخصیت‌های برجسته‌ای مانند مائو زدونگ و چیانگ کای‌شک آموزش داده می‌شد.
ویژگی‌های خاص Bajiquan: ضربات آرنج، شانه و هشت ضربه انتهایی
از ویژگی‌های خاص Bajiquan می‌توان به ضربات سریع و قدرتمند آرنج و شانه اشاره کرد. این ضربات، به مبارز امکان می‌دهند تا با قدرت و سرعت بالایی به حریف حمله کند. همچنین، در Bajiquan به هشت قسمت بدن برای ضربه زدن به حریف اشاره می‌شود که شامل مشت، ساعد، آرنج، شانه، لگن، ران، زانو و پا می‌شود. این تکنیک‌ها به مبارز اجازه می‌دهند تا در نبردهای نزدیک، ضربات مرگباری وارد کند.
اهمیت تاریخی Bajiquan: میراثی از محافظان شخصی
Bajiquan به عنوان سبک بادیگارد نیز شناخته می‌شود و این موضوع به استفاده از آن توسط محافظان شخصی افراد مهم در تاریخ چین باز می‌گردد. محافظان شخصی مائو زدونگ و چیانگ کای‌شک از آموزش‌دیدگان این سبک رزمی بوده‌اند. این تاریخچه، نشان‌دهنده کارآمدی و قدرت بالای باجی کوان در نبردهای واقعی است.
زندگینامه Leo Kliesen
ناپدید شدن پدر: سفری بی‌بازگشت
در ابتدای زندگی Leo، پدرش در یک سفر اکتشافی به طور ناگهانی ناپدید شد. این اتفاق، تأثیر زیادی بر او گذاشت و او را با غم و اندوه زیادی روبرو کرد. با این حال، این اتفاق، مانع از علاقه او به غارنوردی نشد و او همواره به دنبال کشف ناشناخته‌ها بود.
مرگ مادر: نقطه‌ی عطف زندگی Leo
تراژدی دیگری در سن 19 سالگی او رخ داد. مادرش به طور ناگهانی توسط یک قاتل ناشناس کشته شد و این حادثه به گونه‌ای جلوه داده شد که شبیه به یک تصادف به نظر برسد. Leo از این اتفاق بسیار غمگین شد و اندوه او به خشم تبدیل شد، به خصوص زمانی که پلیس بدون توضیحی تحقیقات خود را متوقف کرد. این اتفاق، انگیزه‌ای قوی برای Leo شد تا به تنهایی به دنبال قاتل برود.
مظنون شدن به Kazuya Mishima
پس از بی‌توجهی پلیس، تصمیم گرفت تا خودش تحقیقات را ادامه دهد. او متوجه شد که Kazuya Mishima، رهبر قدرتمند G Corp، ممکن است در مرگ مادرش دست داشته باشد. این مظنون شدن، نقطه آغازی برای ماجراجویی Leo در دنیای Tekken و تلاش برای انتقام بود.
حضور در مسابقات مشت آهنین
با هدف ملاقات و روبرو شدن با Kazuya Mishima، وارد مسابقات مشت آهنین شد. او می‌دانست که Kazuya به عنوان رهبر G Corp در این مسابقات حضور خواهد داشت و این فرصتی مناسب برای او بود تا بتواند انتقام مرگ مادرش را بگیرد. اما این مسابقات، برای Leo فقط یک میدان نبرد نبود، بلکه فرصتی برای کشف رازهای پنهان و جستجوی عدالت بود.
تحقیقات Leo درباره گذشته مادرش
کشف اطلاعات محرمانه درباره Devil Gene: پروژه‌ای شیطانی
در جریان تحقیقات خود، Leo اطلاعاتی درباره پروژه Devil Gene به دست آورد. این اطلاعات نشان می‌داد که مادرش، اِما، در حال تحقیق بر روی این ژن شیطانی بوده است. این کشف، Leo را به این نتیجه رساند که مرگ مادرش اتفاقی نبوده و احتمالاً به دلیل این تحقیقات رخ داده است.
نتیجه‌گیری Leo درباره دستور قتل محققان: Kazuya، مظنون اصلی
با جمع‌آوری اطلاعات مختلف، Leo به این نتیجه رسید که Kazuya Mishima دستور قتل محققان کلیدی پروژه Devil Gene را صادر کرده است. Leo معتقد بود که Kazuya پس از اتمام تحقیقات، دستور داده بود تا محققانی که دیگر به آنها نیازی نداشت، حذف شوند. این نتیجه‌گیری، خشم Leo را برانگیخت و او را مصمم‌تر کرد تا انتقام مادرش را بگیرد.
نفوذ به G Corp
دریافت پیام از مادر: سرنخی در شب مرگ
یک روز، Leo پیامی مرموز دریافت کرد که به او می‌گفت اگر به دنبال پاسخ است، باید به موسسه مطالعات تمدن‌های پیشاتاریخی G Corp نفوذ کند. این پیام، از طرف مادرش، اِما، و در شب مرگ او ارسال شده بود. Leo با وجود خطرات احتمالی، تصمیم گرفت تا به این پیام پاسخ دهد.
سفری به دل خطر
Leo با هدف یافتن حقیقت و انتقام، به موسسه G Corp نفوذ کرد. او می‌دانست که این کار بسیار خطرناک است، اما هیچ چیز برای از دست دادن نداشت. او در این موسسه با نیروهای G Corp روبرو شد، اما قبل از اینکه بتوانند او را دستگیر کنند، اتفاقی غیرمنتظره رخ داد.
بازگشتی غیرمنتظره
در حین نفوذ به موسسه ، Leo با پدرش، نیکلاس، روبرو شد. نیکلاس به طور ناگهانی وارد اتاق شد و نیروهای G Corp را شکست داد. Leo از دیدن پدرش بسیار شگفت‌زده و در ابتدا ناراحت شد، اما در نهایت از ملاقات دوباره با او خوشحال شد. نیکلاس به او گفت که اطلاعات مربوط به تحقیقات اِما را در اختیار دارد و همه چیز را برای او توضیح خواهد داد.
اتحاد با Lars Alexandersson
مدتی بعد، Leo و پدرش با Lars Alexandersson در یک پایگاه Yggdrasil ملاقات کردند. این ملاقات، پس از تماس Lee Chaolan با نیکلاس و درخواست به اشتراک گذاشتن تحقیقاتش درباره Devil Gene انجام شد.Leo و Lars با یکدیگر متحد شدند و تصمیم گرفتند تا با همکاری یکدیگر، با تهدیدهای Mishima Zaibatsu مبارزه کنند.
