همه چیز‌ درباره سم‌ وایز گمجی در دنیای ارباب حلقه‌ ها (Samwise Gamgee)

سم‌ وایز گمجی (Samwise Gamgee)، که بیشتر با نام سم (Sam) شناخته می‌شود، یک هابیت (Hobbit) از شایر (Shire) بود. او باغبان و بهترین دوست فرودو بگینز (Frodo Baggins) بود و خود را به عنوان نزدیک‌ترین و قابل اعتمادترین همراه فرودو، و وفادارترین عضو یاران حلقه (Fellowship of the Ring) ثابت کرد. سم‌ وایز گمجی نقش حیاتی در محافظت از فرودو و نابودی حلقه یگانه (One Ring) ایفا کرد. شجاعت و فداکاری بی‌دریغ سم‌ وایز گمجی در طول سفر پرخطر به موردور (Mordor) او را به یکی از محبوب‌ترین و به‌یادماندنی‌ترین شخصیت‌های دنیای ارباب حلقه‌ها (The Lord of the Rings) تبدیل کرده است.

داستان‌های قدیمی و آهنگ‌های مربوط به آنها، آقای فرودو: ماجراها، همانطور که من به آن‌ها می‌گفتم. قبلاً فکر می‌کردم که آن‌ها چیزهایی بودند که مردم فوق‌العاده داستان‌ها به دنبالشان می‌رفتند، چون می‌خواستند، چون هیجان‌انگیز بودند و زندگی کمی کسل‌کننده بود، نوعی ورزش، همانطور که شاید بگویید. اما با داستان‌هایی که واقعاً مهم بودند، یا آن‌هایی که در ذهن می‌مانند، اینطور نیست. به نظر می‌رسد مردم معمولاً فقط به آن‌ها پرتاب شده‌اند – مسیرشان اینطور چیده شده بود، همانطور که شما می‌گویید. اما انتظار دارم که آنها هم مانند ما فرصت‌های زیادی برای بازگشت داشتند، فقط این کار را نکردند. — دو برج (The Two Towers)، “پله‌های سیریت آنگول (The Stairs of Cirith Ungol)”

زندگی اولیه سم‌ وایز گمجی

سم‌ وایز گمجی جوان‌ترین پسر همفست (Hamfast) و بل گمجی (Bell Gamgee) بود که در سال ۲۹۸۰ عصر سوم (Third Age) متولد شد. او برادران و خواهران زیادی داشت: همسون (Hamson)، هلفرد (Halfred)، دیزی (Daisy)، می (May) و مری‌گلد (Marigold). سم که حرفه‌اش باغبانی بود، هابیتی ساده و کم‌حرف به نظر می‌رسید.

با این حال، عشق او به الف‌ها (Elves)، استعدادش در شعر و اعتقادش به اینکه جهان شامل شگفتی‌های بزرگ‌تری است که بیشتر هابیت‌ها از آن بی‌خبر بودند (همه اینها توسط استادش، بیلبو بگینز (Bilbo Baggins) پرورش یافته بود)، او را از همان ابتدا متمایز کرد. این سم‌ وایز گمجی بود که برای اولین بار (در رمان‌های جی.آر.آر. تالکین (J.R.R. Tolkien)) موضوع سفر الف‌ها از سرزمین میانه (Middle-earth) را مطرح کرد، پیش‌بینی ظریفی از سفر نهایی بیلبو و فرودو از بنادر خاکستری (Grey Havens) در آن سوی دریا.

او با پدرش، همفست گمجی، که معمولاً با نام “گفر (The Gaffer)” شناخته می‌شد، در ردیف بگ‌شات (Bagshot Row) در شایر زندگی می‌کرد، نزدیک بگ‌اند (Bag End).

ماجرای حلقه

همه چیز‌ درباره سم‌ وایز گمجی در دنیای ارباب حلقه‌ ها (Samwise Gamgee)

گندالف (Gandalf) به عنوان “مجازاتی” برای گوش دادن مخفیانه به صحبت‌های او با فرودو درباره خطرات حلقه یگانه در حین کوتاه کردن چمن بگ‌اند، سم‌ وایز گمجی را به عنوان همراه فرودو در سفرش به ریوندل (Rivendell) انتخاب کرد. سم‌ وایز گمجی در طول مأموریت نابودی حلقه، بارها جان فرودو را نجات داد و او را تا کوه هلاکت (Mount Doom) همراهی کرد.

پس از ترک بری (Bree)، سم با پونی بیل (Pony Bill) بسیار صمیمی شد. با رسیدن به درهای دورین (Doors of Durin)، بیل باید آزاد می‌شد زیرا نمی‌توانست از معادن موریا (Mines of Moria) عبور کند. این امر باعث ناراحتی زیادی برای سم شد. در لوتلورین (Lothlórien)، هدیه‌ای از بانو گالادریل (Lady Galadriel) به سم داده شد؛ یک جعبه کوچک حاوی خاک از باغ او به همراه یک دانه مالورن (Mallorn).

پس از اینکه شلوب (Shelob) به فرودو حمله کرد و ظاهراً او را کشت، سم‌ وایز گمجی حلقه را برداشت و قصد داشت مأموریت را به تنهایی به پایان برساند. از آنجایی که او برای مدتی حلقه را در اختیار داشت، به عنوان یکی از حاملان حلقه (Ring-bearers) در نظر گرفته شد و در طول زمانی که آن را داشت، حلقه او را با رؤیاهایی از باغی بزرگ و تنها برای خودش وسوسه می‌کرد. سم‌ وایز گمجی با فروتنی، هرگز تسلیم رؤیاها و وسوسه‌های خائنانه حلقه نشد و وقتی فرودو را زنده در برج سیریت آنگول (Tower of Cirith Ungol) یافت، آن را بازگرداند. او و بیلبو تنها کسانی بودند که به میل خود حلقه را رها کردند و تنها سم بود که آن را به راحتی تسلیم کرد.

وقتی اورک‌ها (Orcs) جسد فرودو را بردند، سم‌ وایز گمجی شنید که یکی از آنها می‌گوید فرودو هنوز زنده است، بنابراین او آنها را تا برج سیریت آنگول دنبال کرد و مصمم بود فرودو را نجات دهد. در آنجا او دریافت که گروه‌های رقیب اوروک‌ها (Uruks) و اورک‌های مورگول (Morgul Orcs) شورش کرده و یکدیگر را بر سر کت میتریل (Mithril) فرودو کشته‌اند، بنابراین رسیدن سم به فرودو و فرار با او از برج آسان‌تر شد.

سم و فرودو راه خود را به سمت کوه هلاکت ادامه دادند و در طول راه لباس اورک‌ها را به تن کردند. راه رسیدن به کوه هلاکت پر از سنگ‌های آتشین و بالشتک‌های خاکستر بود که عبور از آن برای هابیت‌ها تقریباً غیرممکن بود. هنگامی که فرودو از ضعف از پا افتاد، سم او را از شیب‌های کوه هلاکت بالا برد، تنها با گالوم (Gollum) متوقف شد. سم گالوم را به تأخیر انداخت در حالی که فرودو به سمت شکاف‌های هلاکت (Cracks of Doom) ادامه داد. سم سپس شتابان به دنبال فرودو رفت، تنها برای اینکه فرودو را ببیند که از مأموریت دست کشیده و حلقه را مال خود اعلام می‌کند و آن را به انگشت خود می‌اندازد.

بدون اینکه سم بداند، گالوم در رد پای او حرکت کرده بود و از پشت به او حمله کرد. در لحظاتی که سم گیج بود، گالوم به فرودو حمله کرد و پس از کشمکش کوتاهی، با گاز گرفتن انگشت فرودو، حلقه را به زور گرفت. گالوم شروع به جشن گرفتن بازپس‌گیری حلقه کرد، اما در حین این کار لیز خورد و به کام مرگ در شکاف آتشین زیر افتاد و در این فرآیند حلقه را نیز نابود کرد.

نابودی حلقه باعث آشوب خشونت‌آمیزی در کوه هلاکت شد، اما با کمک سم، دو هابیت از سامات ناور (Sammath Naur) به دامنه کوه فرار کردند. با اینکه سعی کردند پایین بیایند، هابیت‌ها توسط فوران گدازه و خاکستر آتشین از کوه گرفتار شدند. اما قبل از اینکه آتش به آنها برسد، گوای‌هیر (Gwaihir)، لرد عقاب‌های بزرگ (Lord of the Great Eagles)، که به درخواست گندالف آمده بود، هابیت‌ها را از دور دید. لندروال (Landroval) و منلدور (Meneldor)، همراهان گوای‌هیر، سم و فرودو را نجات دادند و آنها را به سلامت ایثیلی‌ین (Ithilien) بردند.

سم و فرودو، در حالی که هنوز بی‌هوش بودند، پس از رسیدن به ایثیلی‌ین توسط آراگورن (Aragorn) درمان شدند. سم با کمال تعجب از خواب بیدار شد و گندالف را دید که بالای سرش است. گندالف سم و فرودو را به دشت کورمالن (Field of Cormallen) برد، جایی که با جمعیتی بزرگ روبرو شدند که هابیت‌ها را به زبان‌های مختلف به خاطر قهرمانی و فداکاری‌شان ستایش می‌کردند. در آنجا آنها با آراگورن نیز ملاقات کردند که خود را به هابیت‌ها به عنوان پادشاه واقعی گوندور (Gondor) و آرنور (Arnor) معرفی کرد. در روزهای بعد، فرودو و سم با اعضای بازمانده یاران حلقه دوباره متحد شدند و سرانجام، حاضران برای تاجگذاری آراگورن به میناس تیریت (Minas Tirith) سفر کردند.

چند ماه پس از آن، سم، به همراه یک گروه بزرگ شامل آراگورن، گندالف، گالادریل و دیگر هابیت‌ها، میناس تیریت را ترک کردند و از طریق روهان (Rohan)، آیزنگارد (Isengard) و ریوندل به سمت شایر سفر کردند. همه به جز گندالف تا زمانی که گروه به ریوندل رسیدند، آنها را ترک کردند و از آنجا چهار هابیت به شایر بازگشتند. با این حال، با رسیدن به کشور خود، دریافتند که توسط اوباش (Ruffians) و هابیت‌های غیردوست تحت حکومت لوتو ساکویل-بگینز (Lotho Sackville-Baggins) غصب شده است، کسی که شروع به تبدیل شایر به یک مرکز صنعتی کرده بود. سم، فرودو، مری (Merry) و پیپین (Pippin) نقش مهمی در آنچه بعدها به عنوان پاکسازی شایر (Scouring of the Shire) شناخته شد، ایفا کردند که در آن شایر از اشغال ویرانگر اوباش آزاد شد. همچنین مشخص شد که لوتو در واقع عروسک خیمه‌شب‌بازی سارومان (Saruman) بود، که به شمال آمده بود تا آخرین شیطنت خود را انجام دهد. هر دو در وقایع قبل و بعد از نبرد بای‌واتر (Battle of Bywater) به سرنوشت خود رسیدند.

پس از پاکسازی شایر، سم با رز (رزی) کاتن (Rose (Rosie) Cotton) ازدواج کرد. آنها سیزده فرزند داشتند: اله‌آنور (Elanor the Fair)، فرودو، رز، مری، پیپین، گلدیدلاکس (Goldilocks)، همفست، دیزی، پریم‌روز (Primrose)، بیلبو، روبی (Ruby)، رابین (Robin) و تولمن (Tolman). هنگامی که فرودو بگینز اعلام کرد که قصد دارد به سرزمین‌های نامیرا (Undying Lands) در غرب سرزمین میانه برود، او کتاب سرخ وستمارچ (Red Book of Westmarch) و بگ‌اند را به سم داد، جایی که او و خانواده بزرگش، که بعدها به گاردنرها (Gardners) معروف شدند، سال‌ها زندگی کردند. پس از اینکه ویل وایت‌فوت (Will Whitfoot) در سال ۱۴۲۷ شایر از سمت خود به عنوان شهردار میشل دلبینگ (Mayor of Michel Delving) استعفا داد، سم برای هفت دوره متوالی هفت ساله به عنوان شهردار شایر انتخاب شد.

سال‌های پایانی

پس از مرگ همسرش در سال ۶۱ عصر چهارم (Fourth Age) (سال ۱۴۸۲ شایر)، سم در سن ۱۰۲ سالگی، کتاب سرخ را به دخترش، اله‌آنور، سپرد و شایر را ترک کرد. این یک سنت بود که از اله‌آنور به ارث رسیده بود که او به بنادر خاکستری رفت و از آنجا که او نیز حامل حلقه بود (هرچند برای مدت کوتاهی)، اجازه یافت از دریا عبور کند تا با فرودو در سرزمین‌های نامیرا دوباره متحد شود.

نام سم‌ وایز گمجی

همه چیز‌ درباره سم‌ وایز گمجی در دنیای ارباب حلقه‌ ها (Samwise Gamgee)

جی.آر.آر. تالکین (J.R.R. Tolkien) نام گمجی (Gamgee) را از خاطرات دوران کودکی خود برداشت. در نامه‌های جی.آر.آر. تالکین (The Letters of J.R.R. Tolkien)، او ذکر می‌کند که “گمجی” نامی کمیک یا کلمه‌ای برای “پنبه” در بیرمنگام (Birmingham) در دوران کودکی او بود. این ارتباط گمجی‌ها با کاتن‌ها (Cottons) (نام خانوادگی همسر سم) را توضیح می‌دهد. تالکین از ریشه این کلمه اطلاعی نداشت.

ممکن است تالکین ناخودآگاه دکتر گمجی (Dr. Gamgee) را به یاد آورده باشد (که در سال ۱۸۸۶ درگذشت، اما با یک پلاک در مؤسسه پزشکی بیرمنگام (Birmingham Medical Institute)، تنها چند یارد دورتر از خانه دوران کودکی تالکین، یادبود او گذاشته شده است)، اما او ادعا کرد که وقتی در مارس ۱۹۵۶ نامه‌ای از یک سم گمجی دریافت کرد، که شنیده بود نام او در ارباب حلقه‌ها (The Lord of the Rings) آمده است اما کتاب را نخوانده بود، واقعاً متعجب شد.

تالکین در ۱۸ مارس پاسخ داد:آقای گمجی عزیز، لطف کردید و نامه نوشتید. می‌توانید تعجب من را وقتی امضای شما را دیدم تصور کنید! تنها می‌توانم برای آرامش شما، امیدوارم، بگویم که “سم گمجی” داستان من شخصیتی بسیار قهرمانانه است که اکنون مورد علاقه بسیاری از خوانندگان است، حتی اگر ریشه‌های روستایی داشته باشد. بنابراین شاید از این تصادف نام این شخصیت خیالی که ظاهراً مربوط به قرن‌ها پیش است با نام شما، ناراحت نشوید. — نامه‌های جی.آر.آر. تالکین، ویرایش شده توسط هامفری کارپنتر (Humphrey Carpenter)او سپس یک نسخه امضا شده از هر سه جلد کتاب را برای آقای گمجی فرستاد. با این حال، این حادثه نگرانی آزاردهنده‌ای را در ذهن تالکین برانگیخت، همانطور که او در دفتر خاطرات خود ثبت کرده است.

در ضمیمه F ارباب حلقه‌ها، تالکین بیان می‌کند که شکل وسترونی (Westron) نام سم بانازیر گالباسی (Banazîr Galbasi) (همچنین گالپسی (Galpsi) نیز نوشته می‌شود) است. بانازیر از عناصری به معنای “نیمه خردمند” یا “ساده” گرفته شده است؛ تالکین آن را با سم‌وایز (Samwise) جایگزین کرد، یک مدرن‌سازی از کلمه انگلیسی باستان samwís که از نظر معنایی بسیار نزدیک است. گالباسی از نام روستای گالاباس (Galabas) گرفته شده است. نام گالاباس از عناصر galab- به معنای “بازی” و bas- که تا حدودی با “-ویچ” یا “-ویک” (مثل Sand-wich یا Nor-wick) مطابقت دارد، استفاده می‌کند. ترجمه انگلیسی تالکین، سم‌ویس گامویچ (Samwís Gamwich)، می‌توانست در انگلیسی مدرن به سم‌وایز گمجی (Samwise Gamgee) تبدیل شود. سم در سینداری (Sindarin) نیز به پرهایل (Perhael) معروف است.

نتیجه‌گیری

سم‌ وایز گمجی بیش از یک شخصیت فرعی در دنیای ارباب حلقه‌ها است؛ او نمادی از وفاداری، شجاعت و فداکاری بی‌قید و شرط است. در طول سفر پر مخاطره به موردور، در حالی که فرودو تحت تأثیر شدید حلقه یگانه قرار می‌گیرد و بار آن بر دوشش سنگینی می‌کند، این سم است که با اراده‌ای پولادین و روحیه‌ای سرشار از امید، او را در سخت‌ترین لحظات همراهی می‌کند. او نه تنها باغبان، بلکه بهترین دوست و ستون فقرات حمایت فرودو است. توانایی او در مقاومت در برابر وسوسه‌های حلقه، که حتی قدرتمندترین افراد را نیز به زانو درمی‌آورد، نشان‌دهنده خلوص نیت و فروتنی اوست.

نظرات

دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید